خبر فوری: غول‌کشی بانوان شطرنج‌باز/ باخت تیم اول مسابقات مقابل ایران اسامی قبول شدگان دوره مربیگری درجه سه البرز استاد "اردشیرپور" از شطرنج‌بازان و مربیان خوش سابقه کشورمان درگذشت. دختران دعوت شده به اردوی رده‌های سنی 8 تا 12 سال اعلام شد برگزاری دوره مربیگری توسط استاد بزرگ مرتضی محجوب تمجید فدراسیون جهانی از عملکرد خادم‌الشریعه پوررمضانعلی: عملکرد خادم‌الشریعه در المپیاد جهانی فیده فوق‌العاده بود برد مقصودلو مقابل قهرمان سابق جهان/ ایران در جدول رده‌بندی دو پله صعود کرد خراسان رضوی قهرمان شد/ البرز در جایگاه دوم ایستاد در تازه ترین رده بندی فداسیون جهانی شطرنج، پرهام مقصودلو با صعود چشمگیر 29 پله ای در رده های و پنجاه و یکم قرار گرفت

جزئیات خبر

۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴

مرتضی محجوب: می خواهم بهترین مربی جهان شوم

    استاد بزرگ مرتضی محجوب مردی که در جوانی ازدواج کرد و الان دخترش می خواهد ادامه دهنده راه پدر در عرصه شطرنج باشد. محجوب اگر چه کمی دیر شروع کرد و در 13 سالگی تازه دستش به مهره شطرنج خورد اما همانسال قهرمان ایران شد و بعد نرم بین المللی گرفت و سپس راهی تیم ملی شد. محجوب در 19 سالگی ازدواج کرده  و می گوید روزهای اول زندگی که با همسرم می رفتیم بیرون همسایه ها فکر می کردند ما دانشجو هستیم و دانشگاه می رویم و باورشان نمی شد ازدواج کرده باشیم.   او عاشق زندگی و خانواده اش می باشد و آرزوهای بزرگی را در سر می پروراند . محجوب می خواهد بهترین مربی یا یکی از بهترین مربیان جهان شود. گفت و گوی ما با مرتضی محجوب را در ادامه می خوانید:  -          سلام، آقای محجوب در حال حاضر شطرنج بازی می کند یا مربیگری و یا هردو را با هم انجام می دهید؟ بیشر مربیگری می کنم ولی از بازی هم غافل نیستم. سال گذشته بر روی میز یک به همراه آقای قدیر حسینف استاد بزرگ و عضو تیم ملی شطرنج آذربایجان در نیم فصل دوم لیگ برتر بدون باخت مشترکاً اول شدم ولی در حال حاضر سرمربی تیم ملی نوجوانان و جوانان هستم. - در شطرنج ایران چند نفر مطرح داریم که تا اسم شطرنج می آید نام این چند نفر مطرح می شود. مثل احسان – الشن - سید جواد - مرتضی و چند نفر معدود هم در بین بانوان.آیا میدان برای دیگران باز نبوده یا این چند نفر خیلی در سطح بالایی بوده اند؟! در هر رشته ورزشی افرادی که پیشگام یک حرکت اساسی باشند بیشتر در یادها می مانند. مثل اولین قهرمانی رده سنی جوانان جهان توسط سید جواد علوی یا اولین ها که موفق به کسب استاد بزرگی شدند. در بخش بانوان نیز همین موضوع صدق می کند. زمانی که کار بعد از انقلاب شروع شد و پس از وقفه ای نسبتا طولانی گروهی که ما هم افتخار داشتیم بعدا در این گروه قرار بگیریم با انگیزه و انرژی فراوان وارد گود شدند و هدف ما آن موقع این بود که بگوییم شطرنج در ایران استعداد زیادی دارد. خیلی سختی کشیدیم ما و بخصوص نسل قبل از ما و آن اساتیدی که باید بین ما و نسل قدیم یک پل ارتباطی می بودند. خوشبختانه آن شور و اشتیاق و عشق و علاقه ثمر  داد و شطرنج بلافاصله پس از فتوای تاریخی حضرت امام جایگاه خود را خیلی زود در جامعه ایران باز کرد. شاید برای همین است که تصور می شود ما چند نفر بیشتر مطرح هستیم حال آنکه خاصیت اولین ها معمولا همین است. - قبول دارید که بعد از آن نسل طلایی یک وقفه ایی افتاد اما خوشبخانه الان به نظر خیلی خوب شده است؟ شاید هم هدف گذاری بر همین منوال بوده است. ابتدا اگر خاطر شما باشد کسب عنوان استاد بزرگی خیلی مهم بود ولی الان سطح انتظارت به سوی قهرمانی جهان پیش رفته و گرایش پیدا کرده است. الان نوجوانان ما قهرمانی رده های سنی جهان را هدف گرفته اند که موفق هم هستند و یقیناً در آینده قهرمانی در المپیاد جهانی که بالاترین رده افتخار در شطرنج است مورد هدف قرار گیرد. ولی این چشمه خروشان به راه خود دارد به خوبی ادامه می دهد. یک روز من و سید جواد و قانع و احسان بودیم و امروز نوجوانان شایسته و مستعد و فردا دیگران. مهم افتخار و بالا رفتن پرچم ایران اسلامی است. - علت در خشش نوجوانان و جوانان ما در این یکی دوسال اخیر ورود نسل شما به کشف استعداد و آموزش است و یا اصولا می توانید نقشی برای موفقیت های نسل جدید برای خودتان قائل شوید؟ یا به عبارت دیگر شما نزدیک به دو دهه آن بالا بودید و سخت نبود برایتان که جوانان بیایند و از شما پیشی بگیرند! از بخش دوم بگویم، هیچ چیز برای ما شیرین تر از موفقیت و قهرمانی جوانان و نوجوانان نیست. آنهم آنهاییکه ما آموزش داده ایم و یا موفقیت های ما جرقه ای در ذهن خانواده ها زده تا فرزندان خود را به سمت شطرنج سوق دهند. در بخش بانوان مثلا خانم شادی پریدر با ورودش به آموزش نقش مهمی در پیشرفت دختران ما داشتند. خود خانم پریدر اصولی شطرنج را آموخت و همان روش را به نسل های امروزی آموزش می دهد. در آقایان هم خود من الان دو سال است که تیم های ملی نوجوانان و جوانان را مدیریت می کنم و این را هم بگویم که نقش استعدادهای ناب و خود خانوده ها بسیار در این موفقیت ها حائز اهمیت بوده است. نمی دانم جواب سوالتان را گرفتید یا بازم توضیح بدهم. - حالا راحت تر بگویم. الان دختر خانم شما که هنوز خردسال است کم کم به یک قهرمان بزرگ دارد تبدیل می شود. یک لحظه باخودتان نمی گویید نکند اینها بیایند و ما زیر سایه فرزندان خودمان قرار بگیریم! این یک حس ذاتی در انسان است و نمی توان البته نظر مطلق در باره اش داد. البته دختر من درست است که استعداد دارد ولی حداقل دوسال دیگر زمان نیاز دارد تا ببینیم در این رشته پیشرفت می کند و یا علاقه دارد یا نه. من بیشتر نگرانم که نکند وجود پدرش به عنوان استاد بزرگ کمی او را از تلاش باز دارد و کمی دچار غرور شود. اما این را بگویم که بهترین و شیرین ترین کار دنیا این است که یک استاد ببیند شاگردش دارد پیشرفت می کند خواه دختر و فرزند مربی باشد خواه دیگری. البته به قول شما شاید معدود افرادی هم باشند که نخواهند کسی را بالاتر از خود ببینند که در شطرنج ایران از این افراد الحمدالله نداریم. - در آینده ای نزدیک ممکن است بگویند فلانی پدر قهرمان جهان است؟! زیباتر از این نمی شود. شک نکنید. من اگر فرزند خودم و یا هر کدام از شاگردانم که قهرمان جهان شوند زیباترین خاطره زندگی ام رقم می خورد. - شما خیلی جوان هستید. در چندسالگی ازدواج کردید که الان صاحب یک فرزند قهرمان هستید؟ بنده در 19 سالگی ازدواج کردم. در سال 1378 وقتی قهرمان کشور شدم ازدواج کردم. ابتدا که با همسرم از منزل می زدیم بیرون همسایه ها فکر می کردند داریم می رویم دانشگاه و فکر نمی کردند ما زن و شوهر باشیم! - برخی از قهرمانان و هنرمندان دوست ندارند از خانواده بگویند و یا سوالات خانوادگی پرسیده شود. شما از همسرتان شاید ترس دارید که خیلی راحت از این موضوع صحبت می کنید.الان تعریف می کنید که بعدا مشکلی نباشد و یا اصولا خانواده دوست هستید؟ در سالهای اول ازدواج شاید نوعی ترس وجود داشته باشد اما بعد از 15 سال که از زندگی ما گذشته فکر می کنم عشق و علاقه به خانواده است که من راحت بیان می کنم و با افتخارهم می گویم که پیشرفتم را مدیون خانواده ام و همسرم هستم. - برگردیم به شطرنج. یک روز اگر  قرار باشد به عنوان مربی تیم ملی از بین دو نفر یکی را برای تیم ملی اتنخاب کنید و یکی از آن دو نفر دختر شما باشد چه می کنید.احساس یقینا اینجا نقش دارد اما خیلی کار سختی باید باشد اگر بخواهید منطقی و فنی انتخاب نمایید! البته در شطرنج من به عنوان مربی تیم ملی یک رای دارم و کمیته فنی انتخاب می کند اما خدا وکیلی من فردی را ترجیح می دهم که شانس کسب مدالش در مسابقات بیشتر باشد. وقتی موفقیتی باشد به اسم ایران و نهایتا مربی تمام می شود و نمی گویند دختر سرمربی بود یا فرد دیگری که قهرمان شد. ولی فکر می کنم خیلی دشوار باشد چون خیلی شرایط دشواری است. ولی من فرزندم را طوری تربیت می کنم که همیشه با شایستگی و بدون حرف و حدیث به حقش برسد چون همیشه که پدرش مربی تیم ملی نیست. - یکی از مشکلات حضور تیم های ملی در مسابقات جهانی و آسیایی حضور برخی خانواده های با تمکن مالی در کنار فرزندانشان است. فکر نمی کنید این امر باعث انشقاق فکری بین قهرمانان می شود. یعنی آن نوجوانی که خانواده اش دارای تمکن مالی خوبی نیستند از اینکه پدر و مادر فلان قهرمانان هستند ولی او تنهاست غصه نمی خورد و دچار سرخوردگی نمی شود؟ خب این موضوع را باید از چند زاویه نگاه کرد. برخی خانواده ها هستند که برای حضور فرزندشان در مسابقات داخلی چند میلیون هزینه می کنند. برایش مربی شخصی می گیرند و همراه فرزندشان با هزینه خودشان به مسابقات می آیند، فکر نمی کنم حرکت بدی باشد اما باید ضوابط اردو ومسابقات برای همه ورزشکاران طوری باشد که هیچکدام از قهرمانان احساس برتری یا کمبود نسبت به دیگری داشته باشند. اتفاقا از جهاتی حضور این خانواده های متمکن در مسابقات خارجی به سود تیم ملی است چون به هر حال گاهاً حس ایرانی بودن آنها را وادار می کند تشویق هایی هم برای تیم ملی انجام بدهند. اما گفتم خدمت شما، مدیر و مربی تیم ملی باید خیلی مراقب باشند تا بچه ها احساس تبعیض نکنند. - مثل اینکه شما اهل کتاب و مطالعه اید. می گویند برخی کتاب ها را چند بار می خوانید؟ بله خیلی کتاب را دوست دارم. - ابتدا با جوایز و پولهایی که می گرفتی کتاب می خریدی یا مهره و صفحه شطرنج؟ نه اصلا من مهره و صفحه نخریدم. همیشه جایزه می بردم. ولی با پاداش ها و یا عیدی که پدر و مادرم می دادند کتابی می خریدم. هر کتاب را ده بار می خواندم بعد می رفتم سراغ کتابی دیگر. - زندگی را به صفحه شطرنج مقایسه می کنند. شما با تفکر شطرنجی چطور از موانع زندگی عبور می کنید؟ خیلی کمک به زندگی و به انسان می کند. شطرنج باعث می شود شما برای فردا و فرداها برنامه ریزی کنید. من هم همواره وضعیت های مختلف زندگی را مثل بازی شطرنج بررسی می کنم تا از بهترین راه به نتیجه برسم. - اولین بار چه زمانی دست به مهره شطرنج بردید؟ من شطرنج را دیر شروع کردم. 13 سالم بود که شطرنج شروع کردم و درست یک سال بعد قهرمان زیر 14 سال کشور شدم. یک سال بعد از آن هم اولین درجه جهانی 2298 را گرفتم و در 18 سالگی عضو تیم ملی شدم و 5 سال عضو تیم ملی بودم تا 32 سالگی. بعد هم مربیگری و خدمت به تیم های نوجوانان و جوانان. - مهره سیاه یا سفید؟ بستگی به دور مسابقه دارد.اگه دور دوم باشد مهره سفید. کمتر کسی دوست دارد با مهره سیاه شروع کند. - چه تفاوتی دارد.  البته بیشتر مساله روانی قضیه مهم است . مثل انتخاب توپ ابتدای بازی در فوتبال. شاید هم ولی مهره سفید را همه ترجیح می دهند. - اهل ریسک هم هستید در بازی شطرنج؟ خیلی زیاد. بیش از آنکه پیشنهاد مساوی بدم آن را رد کرده ام. خیلی مواقع اساتید بزرگ جهانی آمدند و پیشنهاد مساوی دادند اما قبول نکردم و آن را رد نمودم و اتفاقا به بازی ادامه دادم و بردم. بزرگانی مثل آزمایمیار شویلی...نی هوا....وانگ هائو...بوجبانگ ژی را با ریسک بزرگ البته بردم. - درزندگی چطور؟ در زندگی هم همینطور. همیشه به شاگردانم می گویم ریسک کنید و نترسید و مبارزه کنید حتی اگر شکست خوردید.فردی که مبارزه می کند و مردانه می جنگد را دوست دارم حتی اگر شکست بخورد. من این فرد را بیشتر از کسی که از مبارزه فرار می کند و پیروز هم می شود دوست دارم. - بزرگترین آرزوی زندگی شخصی و ورزشی مرتضی محجوب چیست؟ برای انسان و آرزوهایش سقفی نمی بینم. انسان آنقدر توانایی دارد که می تواند به خیلی جاها برسد البته با برنامه و اراده. من خواستم و اراده کردم و به این مرحله رسیدم. الانم می خواهم بهترین مربی جهان شوم. هدفم را بزرگ گرفته ام و برای آن تلاش می کنم. در زندگی شخحصی هم می خواهم فردی مقبول و محبوب در جامعه باشم. بخصوص در جامعه شطرنج. می دانم محبوبیت بدست می آید اما محبوب ماندن سخت است ولی تمام تلاشم را خواهم کرد. -        - تغییرات مدیریتی در فدراسیون را به عنوان عضوی از این خانواده چگونه می بینی؟ لازمه پیشرفت در کارهای مدیریتی ثبات مدیران است. شطرنج ما وقتی پیشرفت کرد که آقای کامبوزیا 8 سال در دور نخست و نزدیک به 5 سال هم در مرحله دوم بر شطرنج مدیریت کردند. واقعا انتخاب وی قبل از عید بسیار امیدوار کننده بود و نمی دانم چه اتفاقی افتاد که به یکباره استعفا دادند. -          - ورود آقای امیر حسینی را چطور می بینید. مثلا شما شطرنجی ها در محافل خصوصی نمی گویید وی از خانواده شطرنج نیست؟ من به مدیریت خیلی اعتقاد دارم. به هر حال آقای کامبوزیا رفتند و باید یک نفر جای وی می آمد. خوشبختانه آقای امیرحسینی در این چند ماهی که قائم مقام فدراسیون بودند ارتباط بسیار خوبی با خانواده شطرنج برقرار کردند. فکر می کنم گزینه مناسبی را وزارت انتخاب کرده و وی خودش را در همین مدت کوتاه قائم مقامی نشان داده است. باید همه کمک کنیم تا این قطار در مسیر درست خود حرکت کند. واقعا آقای امیر حسینی نیاز به تعریف و تعارف ندارد و من اطمینان دارم که او هم راه درست آقای کامبوزیا را ا دامه خواهد داد. - سوال آخر. همسرشما هم اهل شطرنج هستند. بله. ایشان نیز در باشگاه شطرنج مجموعه ورزشی انقلاب به کار آموزش شطرنج مشغول هستند و داوری و مربیگری هم می کنند.